آشفتگی در «توسعه‌ی روستایی» کشور/ از دل برود هر آنکه از دیده رود

ساخت وبلاگ

یادداشت/ عباس نورزائی

توسعه‌ی روستاها نه تنها یک بحث حاشیه‌ای و ساده نیست بلکه توسعه‌ی ملی هر کشوری در گرو توسعه‌ی روستایی آن کشور می‌باشد و یک بحث مهم و حیاتی است بنابراین جهت توسعه‌ی پایدار ملی، هر کشوری نیازمند توسعه‌ی روستاها و توجه به روستا و روستایی می‌باشد.

یک دانشمند توسعه‌، حاصل بررسی‌هایش در خصوص توسعه‌ی روستاها در کشورهای کمتر توسعه یافته را این‌چنین جمع‌بندی می‌کند:

 «مصلحان توسعهی روستایی افرادی هستند که با توسعه‌ی  روستایی سر و کار دارند، اما خودشان نه روستایی هستند نه فقیر. بسیاری از آنان در مراکز ستادی و برخی به عنوان کارکنان صحرایی در سازمان‌های دولتی کار می‌‌کنند .محققان دانشگاهی، اعضای سازمان‌های امدادی، بانکداران، تاجران، مشاوران، مهندسان، پزشکان، روزنامه‌نگاران، حقوقدانان، سیاست‌مداران، وکلای مجلس، روحانیون، معلمان مدرسه، مربیان فنی و حرفه‌ای، کارکنان مؤسسات خدمات‌رسانی و سایر شاغلین از جمله مصلحان توسعه‌ی روستایی محسوب می‌شوند. اینان در شهرها، دانش مناطق شهری را فرا گرفته‌اند. بنابر این مناطق روستایی پیرامونی برای آنها دور افتاده و فراموش شده است. تجربه‌ی مستقیم و بی‌واسطه‌ی اکثر مصلحان روستایی که دارای منشأ شهری هستند، به دیداهای کوتاه و سریع از مراکز روستایی محدود می‌شودو برخورد آنها با توسعه‌ی روستایی سیاحت‌گونه است.»

حال ببینیم در کشور ما وضعیت توسعه‌ی روستایی چگونه است؟

«توسعه‌ی روستایی در ایران»، در تار عنکبوت متخصصین سه رشته از علوم، به دام افتاده است. اولین گروه متخصصانی که خود را متولی و مجری توسعه‌ی روستایی می‌دانند، متخصصین «عمران روستایی» است. اینان معتقدند که باید زیرساخت‌هایی چون راه، آب شرب و کشاورزی، برق، ارتباطات و پروژه‌هایی از این دست برای روستاها احداث شود، در این صورت توسعه‌ی روستاها اتفاق می‌افتد، درست با همین تفکر و صرفاً با همین وظیفه‌مندی، وزارت جهادسازندگی، ایجاد شد و طی تقریباً دو دهه از انقلاب اسلامی ایران، از این حیث روستاها را مستغنی نمود و در سطح بین‌المللی نیز در رتبه‌های بالای عمران روستایی قرار گرفت، اما توسعه ی روستاها اتفاق نیفتاد.

دومین گروه از متخصصان، کسانی هستند که صرفاً به «کالبد فیزیکی روستاها» توجه دارند و بر این عقیده‌اند که باید کالبد روستاها به مثابه کالبد یک شهر، مورد توجه قرار داد و سمت و سوی توسعه‌ی کالبدی، تعیین کاربری سطوح، وضعیت روان‌سازی خدمات در آن مشخص و کلیه‌ی ساخت و سازها براساس «طرح هادی روستا» صورت گیرد. جدول‌گذاری و آسفالت معابر در آن انجام شود، از این جهت نیز جهادسازندگی و بنیادمسکن انقلاب اسلامی توفیقات خوبی در تهیه و اجرای آن در اغلب روستاهای دارای جمعیت بالا داشته‌اند، اما باز هم توسعه ی روستاها عملی نشده است.

سومین دیدگاه مربوطه به استقرار «دهیاران» در روستاهای پر جمعیت است. اینان نیز بیشترین نگاه‌شان به اداره‌ی روستا، کنترل ساختمان‌سازی، تنظیف و دفع زباله و به طور کلی نگهداری روستا مشابه وظایف یک شهرداری می‌باشد، این اقدام نیز موجب توسعه‌ی روستاها نشده است.

اقدامات سه دسته‌ی مورد اشاره، منفک، ایزوله و غیر سیستماتیک بوده و از یک انسجام زنجیره‌ای برخوردار نیست. علاوه بر آن دستگاه‌های مختلف دیگر اجرایی نیز هر کدام به فراخور حال، اقداماتی در روستاها انجام می‌دهند.

طرح‌های توسعه‌ی دشت‌های کشاورزی، گرچه توسط وزارت جهادکشاورزی در بعضی از نقاط کشور تهیه گردیده، اما کمتر به مورد اجرا گذاشته شده است و توسعه‌ی کشاورزی بیشتر بر «محصول‌محوری» متکی بوده است.

توسعه‌ی خانه‌های بهداشت و درمانگاه‌ها نیز در نقاط روستایی، هیچ نقطه‌ی الحاقی منطقی و سیستماتیک با برنامه‌های توسعه‌ی روستایی ندارد، استقرار صنعت در روستاها، از جمله الگوهای دیگری است که در دنیا مورد توجه بوده است و یا برنامه‌های اکوتوریسم و گردشگری در توسعه‌ی روستاهای خیلی از کشورها، نقشی اساسی ایفاء می‌کنند و در کشور ما نیز جسته گریخته به آن توجه شده است.

مهم‌ترین مسئله‌ای که در این خصوص باید گفت، دقیقاً همان یافته‌های آقای چمبرز، محقق بین‌المللی توسعه‌ی روستایی است که کارگزاران ما در امر توسعه‌ی روستایی، یا روستایی نیستند یا به روستا، «سیاحت‌گونه» نگاه می‌کنند یا منفک و غیر سیستماتیک، اقداماتی را انجام می‌دهند.

اقداماتی که ذکر شد، همه برای توسعه‌ی روستاها لازم است، اما کافی نیستند و اجرای منفک و ایزوله‌ی آنان چه بسا به برنامه‌های دیگر لطمه‌ی جبران‌ناپذیری می‌زند و نتایج معکوسی را به دنبال داشته است.

بهترین برنامه‌ی توسعه‌ی روستایی آن است که هر کدام از مؤلفه‌های فوق را متناسب با سایر مؤلفه‌ها و به صورت متوازن دیده، از افراط و تفریط جلوگیری شود و ضمن ایجاد زیرساخت‌ها، از نظر نهادهای اجتماعی و ظرفیت‌های مربوطه، اشتغال، آموزش، بهداشت و تولید در سطحی مرتبط و پایدار قرار گیرد، براساس این منطق، باید ابتدا «مطالعات منظومه‌های روستایی» صورت گیرد. همان‌طور که همه‌ی اقدامات، مجوزها، ممانعت‌ها در سطح یک شهر بر اساس طرح تفضیلی یک شهر، با قوانین بسیار جزئی و تضامین اجرایی توسط شهردار صورت می‌گیرد، همه‌ی اقداماتی که در سطح کالبد فیزیکی روستا و اراضی متعلق به آن از قبیل زمین‌های زراعی، باغی، جنگل، مرتع، آبخیز، آبزی‌پروری، دامداری، پرورش طیور و حشرات مفید صورت می‌گیرد، با مجوز «متولی توسعه‌ی روستایی منظومه»، صورت گیرد و قوانین لازم و تضامین اجرایی لازم نیز در اختیار او قرار گیرد.

به همین دلیل گفته می‌شود در تدوین و اجرای «برنامه‌های جامع توسعه‌ی ‌روستایی» باید در وهله‌ی اول، متولی مشخص، قابل و اهل این فن، وجود داشته باشد و برنامه‌ریزان توسعه‌ی روستایی، خود روستایی بوده، مجریان این برنامه در تشکیلاتی در محیط روستایی حضور داشته باشند تا این باور برای روستاییان پیش نیاید که «از دل برود هر آنکه از دیده رود» و مؤکداً برنامه‌های روستایی را در چارچوب‌های فکری و عملی زیر اجرا کنند:

1.       توسعه باید «تغییری» در جهت بهبود شرایط برای اکثریت مردم باشد.

2.       مردمی که از توسعه سود میبرند باید بیشتر از مردمی باشند که از آن متضرر میشوند.

3.   توسعه باید دستکم مردم را نسبت به تأمین حداقل نیازهای زندگی‌شان یا نیازهای ضروری زندگی‌شان مطمئن سازد.

4.       توسعه باید با نیازهای مردم هماهنگی و مطابقت داشته باشد.

5.       توسعه باید باعث تشویق خوداتکایی گردد.

6.       توسعه باید بهبود طولانی و مستمر را به ارمغان آورد.

7.       توسعه نباید باعث تخریب محیط‌زیست طبیعی باشد.

چرا سازمان دامپزشکی، نسبت به سلامت مردم سیستان بی‌تفاوت است و به وظیفه ی خود عمل نمی‌کند؟...
ما را در سایت چرا سازمان دامپزشکی، نسبت به سلامت مردم سیستان بی‌تفاوت است و به وظیفه ی خود عمل نمی‌کند؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anoorzaei1 بازدید : 160 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1396 ساعت: 4:40